…
خب نوبت رسيد به ماتريكس و شناخت اون.
تو سال ٢٠٢٠ خيليا از ماتريكس و نحوه خروج از ماتريكس صحبت كردن.شايد براتون جالب باشه بدونيد ماتريكس يعني چي اصلا؟!؟
و منظور از خروج از ماتريكس در واقع به چه معني هست.
به زبون خودم ميگم؛
شايد بايد از زبون يكي مثل جيوان بشنويد تا معني ماتريكس رو درك كنيد و خودتون رو از ماتريكس هايي كه جسم و در نتيجه روح رو زنجير كرده رها بشيد.
ماتريكس يا سيستم، يك نوع اعتياده.يه عادت كه ميتونه مطابق ميل و خاسته ما باشه، و هم ميتونه نباشه.
يه نگاه به اطرافتون و كاري كه داريد ميكنيد بندازيد.
چيكار داريد ميكنيد!!؟
دوسش داريد؟!
يا نه از روي اجبار داريد انجامش ميديد؟!
در واقع ماتريكس يك برنامه ريزي از پيش تعيين شده براي نظام هاي جزيي و بزرگتر.
از خانواده و مدرسه گرفته تا نظام هاي اداري ، دولتي، و …
ما تحت اين سيستم ها چشممون به اين جهان باز شد و بايد بگم كه حتي نميدونستيم ك داخل برنامه زندگي ميكنيم.
تو شش سالگي بايد ميرفتيم مهد كودك و هفت سالگي با سيستم مدرسه مواجع بوديم.
يه سري كتاب ها و درس هاي از پيش تعيين شده ، يه ساعت هاي خاصي از زندگي مارو در بر ميگرفت.
ادبيات، رياضي، هنر، دين…
محدود و مختصر و در محدوده ماتريكسي يا سيستمي كه برامون در نظر گرفته شده بود، آموزش ديديم.
ماتريكس هاي آموزش اروپايي با ماتريكس هاي آموزشي كه ما در اون زندگي كرديم متفاوت بوده.
در نتيجه خروجي هاي تحصيليمونم متفاوت خواهد بود.
محدوده ماتريكس مدرسه رو كه رد كنيم، وارد كالج ميشيم و بعد از اون تحصيلات دانشگاهي، همه و همه از ماتريكس تشكيل شده و ما هم مثل رباط اونها رو طي كرديم براي رسيدن به نتيجه ي مشخص.
وقتي هدف از ايجاد ماتريكس ، كنترل باشه… (كنترل جوامع بشري)
اون ماتريكس سياهي داره.
يكم دقت كنيد، وقتي شما تو محدوده ماتريكسي ك داريد توش بسر ميبريد احساس خوبي نداريد ، اون ماتريكس كنترل شده و در واقع مطابق ميل و خاسته ي شما نيست.پس بايد خيلي سريع متوجه و در ابتدا اون رو شناسايي كنيد.👍
شما ميتونيد بر اساس خاسته ها و تمايلات فردي خودتون يه ماتريكس رو براي خودتون طراحي كنيد و در اون لذت ببريد.
درك اين موضوع شايد براتون يكم سخت باشه…
ولي من با اين ديدگاه ، كه كسي كه مياد اين كتاب رو براي مطالعه انتخاب ميكنه بايد يه فرد با ذهني باز باشه و انتخاب كرده باشه كه وارد بُعد عشق بشه💚 ، اين مطالب رو مينويسم.
پس اگه يجاهايي مطالب براتون قابل درك نبود ازش رد شيد بدون قضاوت.
هرچند سعي دارم به زبون ساده صحبت كنم و از جملات اضافه و سنگين خود داري ميكنم.
خب پس تا اينجا دونستيم كه درواقع يك برنامه ريزي با هدف كنترل جوامع ، زندگي هاي ما رو تحت كنترل گرفته.
مثلا به يك مرغداري توجه كنيد.ما با هدف پرورش و توليد مرغ هاي صنعتي براي پر كردن شكم انسان ها ميايم ماتريكس پرورش مرغ رو طراحي ميكنيم.
خيلي وارد بد و خوبش نميشم چون بد و خوبي وجود نداره و هدفم از زدن اين مثال فقط درك كردن مبحث ماتريكس براي شما عزيزان بود.
حالا اين مثال رو بيايد يكم باز ترش كنيم…
چرخه ي توليد گوسفند…
يا شتر مرغ…
و يا خود انسان!!؟
يكم ترسناك شد نه؟!؟
نكنه چرخه ي توليد انسان ها هم خودش يك نوع ماتريكس باشه؟!؟
تا اينجا نياوردمتون كه يهو ولتون كنم.
ميخام همين جا آروم در گوشتون بگم ك بله…😕
چرخه ي انسان ها هم الان داره بصورت يك ماتريكس و با هدف خاص انجام ميشه.
تو يجاي دنيا رهبران جوامع فتواي كم شدن جمعيت و فشار بر تك فرزندي و ماتريكس هاي مخصوص به خودشون و در جاي ديگه فشار بر افزايش جمعيت… با هدف قبلي…
سرانه ي جوانان…
نيروي آمادع براي كار.
نيروهاي آماده براي خدمت…
همچو رباط هايي براي خدمت به جوامع…
كارمند ها براي اداره كردن سيستم…
كارگر ها براي گردش چرخ صنعت…
كاري به درستي و اين كه مسير درسته يا غلط ندارم و هدفم از نوشتن اين فصل ، فقط شناسوندن ماتريكس ها و خروج از ماتريكسيه كه ، مطابق با خاسته ي شما نيست…
شما به عنوان انسان و صاحب ذهن و خِرَد، حق داريد ك آزادانه فكر كنيد و آزادانه زندگي كنيد.
ولي متاسفانه درك اين موضوع براي انسان شهر نشين يه مقدار سخته ، چون اون انسان غرق در ماتريكسه و هيچ گونه فرصتي هم به خودش براي درك اين موضوع نميده.
زندگي شهر نشيني علاوه بر ماتريكس بودن، يك سري نا آگاهي هايي رو هم به همراه داره كه مختص زندگي شهر نشيني و خود براي تداوم ماتريكس شهري طراح شده.
مثل به دست گرفتن ذهن ها به وسيله ي رسانه ها و ايجاد باورهاي ساختگي در ضمير هاي ناخود اگاه.
دريافت آگاهي هم ك ميدونيد تو زندگي شهري يجورايي بسته شده(وجود فلورايد در آب شهري و همه ي نگهدارنده ها)
تو فصل پاكسازي بيشتر راجع بهش توضيح ميدم.
باورهاي ساختگي كه بصورت برنامه جوامع رو دربر گرفته و مسير زندگي جوامع رو به نا كجا آباد سوق ميده.
صنعت نوين و شكل و شمايل مُد كه هر روز قيافه ي خاصي رو بخودش ميگيره و اين شكل و شمايل جامعه رو در بر ميگيره…
رسانه ها هم عامل ايجاد شوآف و ترويج فرهنگ هاي ساختگى و انتقال بصورت لحظه اي ، شهر به شهر، فرهنگ به فرهنگ ، سلول به سلول هاي يك جامعه را مورد حمله قرار ميده و باعث ايجاد ماتريكس هاي ساختگي ميشوند.
انسان روز به روز از اصل خود فاصله گرفته و بصورت انساني نوين در مي آيد درواقع يك رباط كه ساخته ي دست ماتريكس هاست.
بردگي :
بردگي ميدونيد به چي ميگن؟!
اين كه ميگن يه نفر برده ي يه نفر ديگست يعني چي؟!
بردگي يعني خودت از خودت قدرت اختيار نداري.
ذهنت در اختيار خودت نيست.
جسمت در اختيار خودت نيست…
صبح كه از خاب بيدار ميشي قرار نيست براي دل خودت زندگي كني…
قراره بري براي استرس هايي كه وجودت رو گرفته،
التيام پيدا كني…
استرس از اقساط وام، استرس از هزينه هاي زندگي، استرس از فردايي كه معلوم نيست قراره چي بشه…
بيدار ميشي تا بري هدف هاي يكي ديگه رو تكميل كني…
تا پازل اون و بچيني…
و حالا شما به من بگيد برده بودن به چي ميگن؟؟
حالا ميشه خوب درك كرد كه چرا دولت ها ماشين از دم قسط ميدن به ملت ها…
چرا تشويق به ازدواج و بچه دار شدن ميكنن…
برده ميخان👍
اين و گفتم كه كاملا متوجه بشيد ماتريكس يعني چي؟
براي ورود به راه گفتم كه بايد مسافر بشيد…
هرچي دلبستگي و وابستگي رو بايد رها كنيد…
يه كوله برداريد…
سبك😊
پس بايد خوب ماتريكس ها رو بشناسيد، اونهارو رها كنيد و خودتون رو از گرداب سنگينش خارج كنيد.
براي درك ماتريكس چند مثال ساده و خطرناك ميزنم تا براتون قابل درك باشه و وارد فصل پاكسازي ميشيم.
ماتريكس بانك ها
بانك ها و بايد بهتر بگم ماتريكس پول!!! خطرناك ترين گرداب ماتريكس از نظر منه.
بانك ها خيلي راحت با دادن وام هايي كه با پول من و شما ميگيرن و همون رو به خودمون با درصد سود وام ميدن و اينجوري خيلي راحت مارو وارد ماتريكس خودشون ميكنن…
اين مثال رو با عميق ترين حالت هاي جسميم و روحيم حس كردم…
و برده بودن رو تمام و كمال درك كردم…
اين كه صبح ها براي خودم بيدار نميشدم…
براي وام ها و قسط ها بيدار ميشدم…
و اين عجيب دركش، دردناكه🤚
جالبش اينه كه فقط يه بازيه…
اونم براي به چالش كشيدن و به نظم دراوردن نظام هاي شهري و سنگين تر كردن كفه ي قشر ثروت اندوز.
بدون ماتريكس پول آرامش بيشتري احساس ميشد و با خلق اين دستگاه تبادل، آرامش از جوامع دور شد👍
سيستم آموزشي (ماتريكس خطرناك بعدي )
چارت درسي كه طي كرديد رو يادتون مياد؟!
چيا ياد گرفتيد!؟
كدوما به كارتون اومد!؟
كدوم درس هارو دوست داشتيد!؟
كدومارو دوست نداشتيد!؟
اون درسايي كه دوسشون داشتيد الان تو زندگيتون به كارتون مياد؟!؟
اونايي كه دوس نداشتيد چطور؟!؟
در مسير رسالت بودن همين جا معني ميده…
وقتي شما داريد كاري رو انجام ميديد كه دوسش داريد يعني در مسير رسالتتون هستيد…
و وقتي كاري يا آموزشي كه تو مسير رسالتتون نيست رو بزور ميخان بكنن تو مغزتون ازش فراري هستيد…
حالا متوجه شديد ماتريكس آموزشي چقدر از زمان شما رو تو خودش از بين برده و شما داشتيد كارايي كه دوس نداشتيد رو انجام ميداديد؟!؟
حالا اين كه چه چيزايي يادتون دادن و اصلا چرا يادتون داده رو من نميگم…
همه چيز كه گفتني نيست…
خودتون بريد در بياريد.
تو محيطي كه داريد زندگي ميكنيد،
تو منطقه جغرافياييتون.
تو چه كشوري زندگي ميكنيد!؟
قوانين رو بررسي كنيد…
ماتريكس هارو شناسايي كنيد…
خودتون از ماتريكس ها جدا كنيد…
تا با هم وارد مسير بشيم…
كوله ورداشتيد!؟
سَبُك؟!؟
بريم براي پاكسازي؟!
دیدگاه (3)
بریم کوله سبکه سبکه
بنظر من شناخت مانریکس خیلی مهمه و مهمتر اینه قواعد بازی رو یاد بگیریم و مث خودشون بازی کنیم
مثلا من ماتریکس بانک میشناسم وامم گرفتم اما نمیام جوری کار کنم و گذران زندگی کنم ک خسته بشم ک صرفا قسطمو بدم
از زندگیم لذت میبرم حتی از کار کردنمو میدونی ک وقتی لذت میبری از کارکردن
کائنات کلی راههای خوشگل جلوت میذاره ک پولدار بشی بدون زندگی کردن تو ماتریکس
چون تغییر بعد دادی دیگه
و اون مقع میبینی چقدر افکار تشکیل شده ازاسایش و ارامش ورفاه بهت الهام میشه
بهشت همینه نه؟
بريمممم
من بادر لحظه حال بودن و با رد كردن عقايدو باورهاي كه از بچگي بهم تزريق كرده بودن و درست و غلط برام معنا دار شده بود سعي كردم از ماتريكس جدا شم كم كم، سعي كردم حقيقت رو ببينم تا بهم ديكته بشه …دقيقا درست فرمودين يه جايي فكر ميكنيم ازماتريكس جداشديم در صورتي كه تو يك ماتريكس ديگه افتاديم و اين من تجربه كردم به شخصه
الان اماده م كه بريم سبك سبك رها رها رهاااا
سبز باشی جان💚😍