…
روزاي آخريه كه دارم براي اين كتاب وقت و انرژي ميزارم…
هرچي هم كه مينويسم بازم ميبينم حرف براي گفتن و فشار آوردن به كيبورد گوشي بسيار است…
ولي حالا ك رسيديم به اينجاي كتاب…
به راستي كه…
بيداري يعني چي؟!؟
اين همه گفتيم و مرحله به مرحله خودشناسي كرديم ، خداشناسي كرديم… به خود خدايي رسيديم و متوجه شديم كه ما خود جزيي از اين جهان هستي و در واقع ضره اي از خودِ خداييم…
حالا بيداري يعني چي؟!!
بيداري يعني دونستن همين ها…
بيداري يعني تعادل…
بيداري يعني آگاه شدن…
بيداري يعني هيچ شدن…
بيداري يعني آگاه شدن از وجود اون ترس…
و بيداري يعني درك درست از توهم همون ترس…
بيداري يعني دونستن قضاوت…
بيداري يعني آگاه شدن از قضاوت…
و بيداري يعني خفه كردن قضاوت…
بيداري يعني دونستن منفي ها و مثبت ها…
شناختن بهشت و جهنم ها…
قرمز يا سبز؟!
سياه يا سفيد؟!
انتخاب ها و گذر كردن ها…
بيداري يعني دونستن و آگاه بودن…
به دلبستگي ها به ايگو ها…
عواطف و احساسات دروني…
به صعود ها و سقوط ها…
به شادي ها و غم ها…
به خشم و تعصب…
به اضطراب و توهش…
و در نتيجه كنترل و حفظ تعادل😍👍
بيداري يعني رسيدن به تعادل ذهني و جسمي…
بيداري يعني پاكسازي هر روز و هر لحظه…
بيداري يعني همچو يك ضره بودن…
بيداري يعني با باد هاي مخالف موج سواري كردن…
بيداري يعني حد استند روي پدل بورد😍
اصلا دلم ميخاد اين فصل آخر رو بدم دست شما و هرچي از شماها پرسيدم و بنويسم…
از همه ي شماهايي كه داريد اين كتاب و ميخونيد ميپرسم…
واقعا بيداري يعني چي؟!؟
هر كدومتون يچيزايي رو درك كرديد…
يجاهايي با من احساس هم فركانسي كرديد…
تو فكر فرو رفتيد و يه پله رشد كرديد…
من همون نكته ها رو ميخام…
چون اون يه زندگي بوده و گذر كرده…
مثل يه فيلم خوب…
مثل يه كتاب پر معنا…
پس فكر كنيد بيداري براي شما يعني چي؟!؟
نتيجه گيري كنيد…
و نتيجه ي خودتون رو از وقت گذاشتن براي اين كتاب
تو نظر سنجي ها بنويسيد…
قطعا براي اديت صفحات كتاب تغييرات لازم رو اعمال خواهيم كرد و از نظر هاي شما دوستان با ذكر نام تشكر به عمل مي عا يد😍
1 دیدگاه
وقتی سعی میکنم تو تک تک لحظه هام حضور داشته باشم و آگاه باشم به اتفاقی که داره میفته
یعنی بیدارم
حتی خواب هایی ک میبینم سعی دارم بفهمم ک منظور چیه چ چیزیو میخاد بهم یاداوری کنه
بیدارم
وقتی خدا تو تمام لحظه های ادم وجود داره و در همه حال شکرگزاری و تسلیم
تسلیم محض یعنی
بیدارم